تا زماني «پم» مسئوليّت خود را براي صحبت کردن در مورد ارتباط با احساسات، آرزوها و نيازهايش درک نکند، احساس مهر و محبّتي نخواهد کرد. ولي تقريباً قبول چنين مسئوليّتي براي او غير ممکن است، مگر اينکه بفهمد تمرکز ذهن مرد او را وا ميدارد تا رفتاري متفاوت با زنان داشته باشد.
چگونه «پم» میتواند تغیر کند ؟ با نگرش به اين که ديد باز و گسترده باعث ميشود که زن به صورت طبيعي در تعقيب نيازهاي کساني که آنها را دوست دارد باشد، «پم» نميتواند به عمق موضوع پي ببرد که اگر «جان» او را واقعاً دوست دارد چگونه ميتواند او را فراموش کند. پم به تجربه ميدانست که اگر خود کسي را دوست بدارد بايد به نيازهاي او توجّه کند. وقتي «جان» متقابلاً علاقهاي نشان ندهد، «پم» فکر ميکند که او را دوست ندارد.
موقعي که «پم» احساس ميکند که «جان» او را دوست ندارد. ابتدا سعي نمايد اقداماتي انجام دهد، که شايسته دوست داشتن بشود، تا اينکه از احساسات، آرزوها و نيازهايش با «جان» صحبت نمايد. او تلاش ميکند تا لياقت بيشتري در دوست داشتن شوهرش به خرج دهد، و احساسات منفي خود را سرکوب مينمايد.
در اينکه بيشتر به شوهرش مهرباني و محبّت کند حرفي نيست. محب کردن هميشه خوب است. مشکل «پم» اين است که در دريافت و اخذ مهر و محبّت زياد مهارت ندارد. هر قدر بيشتر از خود مايه ميگذارد و مهر و محبّت زياد مهارت ندارد. هر قدر بيشتر از خود مايه ميگذارد و مهر و محبّت ميکند، متقابلاً چيزي دريافت نمينمايد. «پم» فکر ميکند خيلي قوي و متّکي به خود است. ولي از زماني که در جواب نيکيها و محبّتهايش کمتر محبّت و نيکي پس ميگيرد، توجّه و علاقه «جان» نسبت به او کاهش مييابد. زماني که «پم» از خود مايه ميگذارد، بدون اينکه حتّي چيزي دريافت کند، بخش (زنان) به تدريج خشن ميشود و کيفيّتهاي ظريف زنانه خود را که قبلاً باعث گرديده بودند که «جان» از او خوشش بيايد از دست ميدهد. وقتي «پم» احساساتش را سرکوب ميکند، تدريجاً رابطه خود را با احساسات طبيعي عشق، شادي، مهرباني و اعتماد قطع مينمايد. شوهرش «جان» نيز روي کارش متمرکز است و حتي نميداند که اين تغييرات در «پم» ايجاد شده است.
Hello world!
Welcome to WordPress. This is your first post. Edit or delete it, then start writing!